قرار مدارقَرار مَدار بند و بست، شرطعهد و پیمان، ایلاف، بیعت، موعد، قول و قرار، عقد، قرار و مدار ادامه... بند و بست، شرطعَهد و پِیمان، ایلاف، بِیعَت، مَوعِد، قُول و قَرار، عَقد، قَرار و مَدار تصویر قرار مدار فرهنگ فارسی عمید
قرار مدار (قَ مَ) در تداول عامه بند و بست. رجوع به قرار و مدار شود ادامه... در تداول عامه بند و بست. رجوع به قرار و مدار شود لغت نامه دهخدا